روزگار بانو

ساخت وبلاگ
این چن روزه خیلی تو شوکم اصلا باورم نمی شه منم دارم زاِئر کربلا می شم هنوز فکر می کنم دارم مثل همه وقتایی که میرم مسافرت شمال ، جنوب ، .... ، که یه دو هفته نیستم الانم با خانواده می رم مسافرت هر چند اینم خودش مسافرته فرقی نداره ولی از نوع کربلاییش هنوز که هنوزه باورم نمی شه انگار خوابم خوابی که دوس ندارم کسی بیدارم کنه. با امام حسین خیلی حرفا دارم بزنم . می خوام حال فرزندامو که بهش سپردمو بپرسم می خوام بپرسم هم بازیهایی خوبی واسه رقیه اش هستند یا نه. آخ که چقدر درد دل دارم با آقا ... می خوام از حضرت عباس قول بگیرم  واسه خودم واسه دوستم واسه همه اونایی حال منو دارن. قراره روز سه شنبه بعدازظهر راهی شیم بریم به سوی حرم دوست البته حرکتمون جمعه است و مرز شلمچه. واسه همین سه شنبه حرکت داریم اونم با ماشین خودمون مامان و بابا و آبجی کوچیکه و مامان بزرگ و همسرم ، آبجی بزرگه با خونواده شم  هست آبجی بزرگه استان خوزستان زندگی می کنه ودلیل رفتنمون به جنوب و مرز شلمچه هم همین هست . خدایا اگه این خوابه کاری کن بیدار نشم .............. هفته گذشته جواب آزمایشم اومد رفتم گرفتم و بردم دکتر داخلی نشونش دادم با آزمایش قبلیم مقایسه کرد و گفت خیلی جوابش خوبه و بهتر از قبلی البته تو این آزمایش ویتامین دی بازم پایین بود که واسش قرص و آمپول نوشت گفت تیروئیدتم خوب شده . یه چیز واسم جالب بود . دکتر طب سنتی که روزگار بانو...ادامه مطلب
ما را در سایت روزگار بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoo1364o بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 18:19

سفر هم تموم شد سفری زیبا و معنوی پر از احساسات خوب سفری که هنوز که هنوزه فک می کنم خواب بود. تو این سفر خیلی چیزا دیدم و تجربه کردم ولی از حوصله نوشتن اون خارج ام  این سرما خوردگی نایی واسم نذاشته که متن طولانی تایپ کنم. خدا نصیب و قسمت همه آرزومندان کنه سفر به کربلا رو واقعا سفری نیکو و پر برکت هستش چه از لحاظ معنوی چه مادی. سفرمون 6 روز طول کشید دو شب نجف دوشب کربلا و یه شب کاظمین روزی که می خواستیم برگردیم اصلا دلم راضی واسه برگشت نبود دلم می خواست دوباره برگردم کربلا و تو بین الحرمین دوباره بشینم و با آقا حرف بزنم کربلا که بودم انگار زبونم بند اومده بود تموم حرفای رو که با آقا داشتمو یادم رفته بود و فقط به گنبد و ضریحش زل می زدم و گاهی هم کمی اشک صورتمو خیس می کرد ولی الان که اومدم می گم کاش با آقا بیشتر حرف زده بودم کاش دلمو گره می زدم به ضریحش و تا ازش شفا نمی گرفتم بر نمی گشتم کاش ازش قول می گرفتم تا آرزو مو برآورده نکرده منو راهی خونه نکنه ولی تو اون لحظه انگار همه چی فرق کرده بود و الان حسرتش واسم مونده والان از اینجا می خوام از آقا قول بگیرم روی همسرمو زمین نندازه نمی دونم همسرم از امام حسین قول گرفت یا از آقا ابوالفضل ، ولی ای سروران من شما رو به مادرتان فاطمه زهرا قسم دلشو نشکونین با هزار امیدو آرزو با شما خلوت کرد و درد دل و نیتی خیر آرزو به دل نذارینش به حق پهلوی شکست روزگار بانو...ادامه مطلب
ما را در سایت روزگار بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoo1364o بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 18:19

توی بلاگفا دنبال یه چیز آشنا می گردم یه خونه که برام تازگی داره  ولی هر چی رمز و یادم بود زدم مگه می شه آدم آدرس خونه شو یادش بره این چیزی بود که واسه من اتفاق افتاده بود از بین همه رمزایی که اشتباه زدم یه رمز درست دراومد و در این خونه باز شد سلامی دوباره به وبلاگ خودم  خیلی وقته که ننوشتم یعنی حوصل روزگار بانو...ادامه مطلب
ما را در سایت روزگار بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoo1364o بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت: 6:39

مثل اینکه من و بلاگفا نمی تونیم از هم جدا شیم

بعد حذف وبلاگ دوباره یه وبلاگ جدید اینم مثل چند تا وبلاگ دیگه شاید عمر طولانی نداشته باشه

ولی سعی می کنم سرنوشتش بهتر و عمرش طولانی تر باشه

دوباره تک تک لحظه های بانو اینجا به یادگار می مونه

به همه اونایی که قدم به اینجا می ذارن خوش امد می گم

روزگار بانو...
ما را در سایت روزگار بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoo1364o بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 2:29